چهارماهگی آرمیتا جونم
عسل مامان امروز چهار ماهه شدی ،وزنت 6800 ، قدت 62 ، دور سرت 40 بود تو این ماه غلط زدن یاد گرفتی با یه حرکت سریع غلط میخوری رو شکمت حتی اگه محکم بگیرمت بازم اینقد زور میزنی تا به هدفت برسی ، کلی بازیگوش شدی وقتی حواست به پسرخاله هاته (علیرضا و مهدی) دیگه حتی ساعتها شیر نمی خوری و مامان کلی غصه میخوره ، تمام مدت کارت شده دست و پا زدن که میخوای بری قاطی اونا بشی و بازی کنی ، بعضی وقتها حتی 5-6 ساعت میگذره ولی شیر نمی خوری به خاطر همین مامان مجبور میشه نصف شبها هر دو ساعت یه بار از خواب آلودگیت استفاده کنه و شیر بریزه تو حلقت تا به رشد طبیعی ات لطمه نخوره و خدارو شکر هنوز رشدت نرماله ...
یه کار دیگه هم که یاد گرفتی جیغ زدنه ... اگه فقط برای چند دقیقه کسی بهت توجه نکنه آنچنان جیغ بنفشی میکشی که همه رو متوجه خودت میکنی ... الهی مامان فدات اهل گریه کردن و نق زدن نیستی فقط همه خواسته هات رو به چند تا جیغ بنفش راه میندازی ...
تو این ماه مامان بزرگ و بابابزرگ و دایی اینا رفتن مشهد ، و الناز دخترخاله ات صبح ها ازت مراقبت میکرد با وجود اینکه مامان خیلی نگرانت بود چون الناز هنوز 12 سالشه ولی خیلی خوب مواظبت بود و تو خیلی زود بهش عادت کردی و حس میکنم چقد دوسش داری چون حتی بیشتر از مامان برای اون میخندی ... اما چون علیرضا سرما خورده بود تو هم برای اولین بار سرما خوردی .. حالت خوب بود فقط یه کم تب داشتی و ابریزش ولی مامان شب تا صبح نمی خوابید و همش بالاسرت می نشست که نکنه تبت بره بالا .. جالب اینکه تو حتی تو مریضی هم گریه نمیکنی فقط بعضی وقتها ناله میکنی و دل مامان کباب میشه ... دو روزه خوب شدی ...
یه کار دیگه که یاد گرفتی اینکه همه چیزرو میذاری تو دهنت ، هر دو تا دستات با هم ، صورت مامان و مامان بزرگ ، عروسکهات ، موهای بابات ، پتو و ... همه چی ، همش باید دستهات بگیرم و تو هم جیغ بنفش بزنی...
عکسهای چهارماهگی آرمیتا جون
این لباس خوشگل رو دایی سعیدت برات از مشهد آورده-- از دایی سعیدم عجیبه این کارا؟!!!!
میدونم چهارماهه شدم ولی هنوز مو ندارم چیکار کنم؟
آخ جون کلاه میذارم دیگه معلوم نیست کچلم
آرمیتا تو خونه خاله مهناز
ای بابا چقد ازم عکس می گیرین بغلم کنین دیگه خسته شدم
اصلا نمی ترسم ها ... محض اطمینان دستم گرفتم گوشه کالسکه که کالسکه نیفته گناه داره
این لباس ها رو هم خان دایجون برام از مشهد آورده ...
کلاً کلاه دوس ندارم خخه میشم ولی مامانی به زور سرم میکنه میگه هوا سرده
توجه کنین به فرق سرم چند تا دونه مو هست فشن کردم که ببینین... دیدین؟
میخوام بدوم برم تو کوچه صدای بچه ها میاد... بذار دامنم جمع کنم سرعتم زیاد شه
آخ جون .. بچه ها خودشون اومدن تو .. سلام علیرضا ... سلام مهدی .. بیاین منم بازی