آرمیتا و صخره نوردی
....و این هم یه حرکت ناب دیگه از عشق من
مامان:آرمیتا بشین مامان یه دیقه بره تو حیاط و زودی بیاد.
آرمیتا: باشه مامان
مامان: شیطونی نکنی ها دختر گلم...الان میام
آرمیتا: باشه مامان خیالت لاحت باشه
آرمیتا: با من بیاین بریم یه دوری بزنیم
آرمیتا: چقد بلنده ولی من باید از اینجا بلم بالاااااا....عه...عه( دقت کنین چه فشاری به اون انگشت شست بیچاره آورده)
آرمیتا: آها تموم شد لفتم بالا...خداکنه مامانی نیاد سراغم
آرمیتا: آخ جون رسیدم به اونجایی دلم میخواد
مامان: آرمیتا اونجا چرا رفتی؟؟؟ (و آرمیتا رو برمیگردونه به جای اولش و جالب اینکه آرمیتا بلافاصله همین کارو تکرار میکنه)
آرمیتا اعتراض میکند... مامان بذار من تمرین کنم میخوام در آینده صخره نورد بشم...جلوی پشرفت منو نگیر
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی